۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

سال نو مبارک



دوستان از حالا سال نو همگیتون مبارک باشه، از تمام وجودم آرزو می‌کنم که سالی‌ همراه با سلامتی، شادی باشین.
دیشب بعد از حرف زدن با پدر و بردارم کلی‌ گریه کردم. نمی‌خوام ناراحتتون کنم ولی‌ دست خودم نیست خیلی‌ با خودم کلنجار میرم و رو خودم کار می‌کنم ولی‌ بعضی‌ وقتا دیگه از دستم درمیره مثل حالا که شب عیده، یا مثل بقیه مراسمی که سالگرد داره و جشن میگرفتیم مثل تولد ها، سالگرد ازدواج ها،.....
مامان من جزو اون کسانی‌ بود که برای این سنّت‌ها و مراسم خیلی‌ اهمیت قائل میشد، یادمه وقتی‌ بچه بودیم با هم می‌رفتیم قاشق زنی‌، فال گوش وایمیسادیم سر کوچه، سفره هفت سین چیدن، سبزه سبز کردن، عیدی خریدن،تخم مرغ رنگی‌ درست کردن، کادوی عمو نوروز،سبزی پلو ماهی‌ شب عید، آاش رشته‌ و رشته‌ پلوی روز اول عید،.....یادم نمیاید که سالگرد تولد من، برادرم یا بابام تا به حال بدون جشن گذشته باشه.
منهم یاد گرفته بودم برای هر مراسمی از چند وقت قبلش هیجان داشتم برنامه ریزی می‌کردم حتا بعد از این که از خونه پدر و مادرم اومدم بیرون و به قولی‌ مستقل شدم، ولی‌ حالا یه چند وقتیه که از همهٔ این فرار می‌کنم، دیگه دلم نمیخواد سالگرد تولد و ازدواج هیچ کدوممون یادم بیاد، دیگه دلم نمیخواد مراسم عید برگزار کنم، چون برگزاری هر کدوم از اینها جای خالی‌ مامان رو پر رنگ تر میکنه، هر چند که حضور فیزیکیش هست ولی‌ دیگه مامان منیژه نیست، ولی‌ باز هم همین غنیمت هست باز هم اگه دلت تنگ بشه میتونی‌ بری ببوسیش، بغلش کنی‌، نازش کنی‌، براش شعر بخونی هر چند که دیگه جوابی‌ ازش نمیگیری فقط نگاه هست... نگاهی‌ آشنا و تردید بر انگیز، که گیج و مبهوت می‌مونی که چقدر از اینها رو فهمیده؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
که من حتا اینجا و دور از اونها از همینا هم محرومم، و قسمت من چیزی نیست جز حسرت، گریه، غصه،......
باز هم سال نو رو تبریک میگم، شاد باشین،........

۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

مشارکت مساوی در زندگی مشترک



یکی‌ از دوستان توی وبلاگش گله کرده بود از اقایون که هیچ مسئولیتی در خونه به عهده نمیگیرن یا می‌رن سر کار یا میشینن پای تلویزین یا روزنامه،...
این یه واقعیت هست که مدل زندگی‌، تفکر، ارزش ها، دیدگاه، نوع تفریح، مسئولیت پذیر،....زنان و مردان متفاوت هستند، حالا چه ‌حسی یا نیرویی یا شاید بهتر بگیم چه جادویی باعث میشه که این ۲ تضاد در کنار هم قرار بگیرن و تصمیم بگیرن که با هم زندگی‌ کنن و خانواده تشکیل بدن کلی‌ علامت سوال تحقیق به دنبال داشته.
همه ما چه زن، چه مرد این تفاوت‌ها رو میشناسیم ولی‌ وقتی‌ که باهم زیر یه سقف زندگی‌ می‌کنیم انگار یادمون میره. چرا ؟ روز مرگی، فشار زندگی‌، مسئولیت، تنبلی شاید جواب این چرا باشه.
ولی‌ از همه مهمتر شاید این باشه که رفتار آقایون در خونه، نتیجه تربیت خانواد‌هاشون و عکس‌العمل رفتار خود ماست. مطمئناً اون قسمت تربیت رو کاریش نمیشه کرد ولی‌ میتونیم رفتا خودمون رو کنترل کنیم که!!!!
ما زنان باید یاد بگیریم که اول از همه چطور مکالمه کنیم که موثر باشه در عین این که حساسیت برانگیز نباشه. دیگه این که یاد بگیریم که مسئولیت اضافه به دوش گرفتن به نفع هیچ کس از افراد خانواده نیست، این قضیه باعث میشه که خودمون بیش از حد خسته بشیم، قر بزنیم، و در نهایت این که ارزش کأرمون رو کم کنیم و به تموم اینها هم متهم بشیم.
باید یاد بگیریم که به مردان اعتماد کنیم و باور کنیم که اونا هم می‌تونن مسئولیت به عهده بگیرن ممکنه که نتیجه مطابق میلمون نباشه ولی‌ آنها هم به زمان احتیاج دارن که یاد بگیرن.
باید مسئولیت‌ها رو تقسیم کنیم و به هیچ عنوان تاکید می‌کنم به هیچ عنوان سهم آنها رو انجام ندیم مگر این که مریض باشن، مسافرت باشن،... نگران نباشیم که وای حالا چی‌ می‌شه اگر......؟ باور کنید که هیچی‌ نمی‌شه، غذا ندارین هیچ اتفاقی‌ نمیفته نون پنیر بخورین، خونه کثیفه خوب باشه آدم نمیمیره که.
ولی‌ اگر نسبت بهم بی‌ اعتماد باشیم زندگی‌ مشترک میمیره اگر قر بزنیم تنها اثرش اینه که تنها میشیم و هر روز بیشتر از دیروز باید زحمت بکشیم بدون یک تشکر خشک و خالی‌.

۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

بیسکوییت لیدی فینگر lady finger bicuits



متاسفانه در ایران خیلی‌ وقتها غذاها و دسر‌های فرنگی‌ تغییر پیدا میکنه بدون این که کسی‌ بخودش زحمت بده و روش درست رو هم داخل پرانتز بگه  و حالا با روش ایرانیش جایگزین کنه، نمیدونم شاید هم دلیلش این باشه یه سری از مواد که در این غذا‌ها و دسر‌ها استفاده میشه در ایران یافت نمیشه.
اگه یادتون باشه و به پستهای قبلی‌ آشپزی در این وبلاگ سری بزنین روش تهیه تیرامیسو رو گذاشتم که با یه جور بیسکویت ترد به اسم "لیدی فینگر" درست میشه که در ایران با کیک آموزش میدن !!!!!!! من تصمیم گرفتم که به جای گله کردن از این دوستان روش درست کردن این بیسکویت رو بگم که از این به بعد تیرامیسو با این بیکویت درست بشه نه با کیک.
مواد لازم برای لیدی فینگر:
- نصف لیوان یا ۶۵ گ آرد مخصوص کیک
-۳ عدد تخم مرغ که سفیده وزرده از هم جدا شده
- ۲ قاشق غذا خوری شکر
-نصف قاشق چای خوری وانیل
-۱/۸ قاشق چای خوری کرم تارتار یا آب لیمو یا سرکه
-۳ قاشق غذا خوری شکر
- یه مقداری هم پودر شکر
روش تهیه:
- ابتدا فر رو با ۱۷۷ درجه س گرم کنید و سینی فر رو با کاغذ شیرنی پزی بپوشونین و کمی‌ چربش کنید
(خیلی خیلی‌ کم)
- زرده تخم مرغ رو با ۲ قاشق شکر بمدت ۵ دقیقه با سرعت زیاد همزن می‌زنیم تا کاملاً بیرنگ بشه ووقتی که یه قاشق ازش رو با فاصله میریزیم تو ظرف به صورت کمی‌ غلیظ و روبانی بیاد پایین.
- روش آرد رو میریزیم ولی‌ هم نمی‌زنیم
-سفیده تخم مرغ رو با همزن می‌زنیم تا کمی خودش رو بگیره سپس کرم تارتر (سرکه یا آب لیمو) رو میریزیم باهم می‌زنیم تا شروع کنه به حباب زدن و بعد کم کم ۳ قاشق شکر رو بهش اضافه می‌کنیم و همینطور هم هم می‌زنیم تا کاملا خودش رو بگیره
-سپس سفیده رو هم به زرده اضافه می‌کنیم و خیلی‌ آروم هم می‌زنیم به این ترتیب هر دور هم زدن ۳ مرحله داره یادمون نره که با قاشق باید هم بزیم ۱- از کنار ظرف شروع می‌کنیم به سمت داخل تا وسط۲- با حرکات آروم دورانی به صورت نیمدیره تا وسط ظرف ۳- از وسط تا کناره این مدل هم زدن باعث میشه که حباب سفیده از بین نره و بیسکیوت‌ها پف کنن. در ضمن لازم نیست خیلی‌ هم بزنیم در همین حد که فقط با هم مخلوط بشن کافیه.
- بعد این خمیر رو میریزیم توی یه کسیه که تهش رو سوراخ کردیم یا توی قیف مخصوص و روی صفحه‌ای که کاغذ انداختیم مواد رو به طول ۵-۶ سانتیمتر میرییزم و بین هر کدوم هم تقریبا ۲ سانتیمتر باید فاصله بذاریم بعد که کارمون تموم شد روش پودر شکر میپاچیم و سینی رو میذاریم تو فر برای ۸-۱۰ دقیقه، یادتون باشه که رنگ بیسکویت‌ها باید کرمی باشه و قهوه‌ای نشه.
- بعد که از فر در اوردین باید بذارین یه کمی‌ خنک بشه ولی‌ تا هنوز گرم هست باید به یه کفگیر صاف از کاغذ جدا کنی‌ وگرنه به کاغذ می‌چسبه و خورد می‌شه. بذارین روی رک تا خنک بشه و بعدش میتونین همون موقع استفاده کنین یا بذارین تو فریزر.