۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

نوشتن یادم رفته........ خیلی‌ وقته که ننوشتم.
اینقدر ذهنم درگیره که روز توی مسیر کار یا تو شرکت هزار تا موضوع به ذهنم میرسه و شروع می‌کنم به نوت نوشتن که شب که میام خونه بنویسمشون ولی‌ شب که میام خونه یادم میره که حتا به نوت هام یه نگاه کنم.

۴ نظر:

محمد گفت...

پس اونجا هم سر ایرونیها کلاه میزارن؟

سارا گفت...

قربون خودت و ذهنت برم ، بوس

نازمنگولا گفت...

حالا خوبه برنامتون با شرکت به هم خورد وگرنه می گفتن تو پیدا کردی.

ياسمن گفت...

واي چه كلاهي سرتون رته حالا غذاش خوشمزه بود؟