۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه



الان داشتم به یکی‌ از دوستام فکر می‌کردم که الان باید با حال نذار از فرودگاه بر گرده خونه. آخه رفته بوده که پدر و مادرش رو بدرقه کنه که برمیگشتن ایران، اومدنشون خیلی‌ خوبه ولی‌ برگشتنشون....... به خصوص همون موقع که دارن می‌رن و تو باید برگردی توی خونه بدون پدر و مادر :( دیشب من بهش گفتم که از راه فرودگاه بیاد اینجا پیش من، ولی‌ قبول نکرد. امیدوارم که همه چی‌ خوب پیش بره. خوبه که باز فردا میره سر کار.


هیچ نظری موجود نیست: